جولانی دستور حمله به ایران داد؟
جولانی به ایران و حزب الله هشدار حمله داده است.
اگر با اشغال کابل توسط طالبان در این کشور شاهد مشارکت همه قومیتها و گروهها و افکار سیاسی در قدرت بودیم، این اتفاق در سوریه هم رخ خواهد داد. دیدم پدرخوانده تروریستهای تکفیری ترک تبار وز سهشنبه خواستار مشارکت همه اقوام و گروههای سوری در آینده سیاسی این کشور شده بود... کسی این حرف را میزند که خودش دموکراسی را تا جایی که به نفعش باشد قبول دارد و صندوق رای را تا جایی که نام خودش از آن بیرون بیاید...
اگر همین امروز که تروریستها به نام آزادی و رهایی ملت سوریه از چنگ دیکتاتور مشق را اشغال کردهاند و اوج خوشحالیشان است انتخاباتی برگزار شود، مطمئن باشید که جولانی و دیگر همراهانش ۱۰ درصد آرا را هم به دست نخواهند آورد. حتی اگر در بین خود گروهکهای تروریستی نیز انتخاباتی برگزار شود، باز هم جولانی و نزدیکانش رای نخواهند آورد... آنچه که او با آن تا امروز خودش را اینجا کشانده، سرسپردگی به دستگاههای اطلاعاتی امنیتی خارجی و زور سلاح و سرنیزه بوده است.
بنابراین شاهد هیچ اتفاقی در سوریه نخواهیم بود و برخلاف آنچه که در عراق به شکل نیم بند روی داد، در سوریه اتفاق نخواهد افتاد. ادلبستان بر تمام سوریه سرایت خواهد کرد و همان تفکرات بگیر و ببند امنیتی بازی و قتل و کشتار و سرکوب را شاهد خواهیم بود چرا که وهابیها انتخابات را حرام و صندوق رای را ابزار شیطان میدانند... اگر هم میبینید که اردوغان واق واق میکند، چون که تمام دنیا او را مسئول اتفاقات امروز سوریه میدانند و ناچار است که هر چند روز یکبار عرعری کند تا بگوید من گفتم... اما چه کسی میخواهد گوش کند.
همه عمرش در گروههای تروریستی فعالیت کرده است، او را رهبری عملگرا اما رادیکالیست میخوانند که بخش زیادی از شهرتش به خاطر رهبری گروه جبهه النصره است، زمانی که قرار بر این شد جبهه النصره در داعش ادغام شود با ابوبکر البغدادی به اختلاف خورد، از این گروه تروریستی فاصله گرفت و نخواست دیگر زیر بلیت رهبر داعش باشد. ارتباطش با رسانهها، در مقایسه با دیگر گروههای مخالف در سوریه چندان بد نبود، بعد از اینکه نام جبهه النصره در میان گروههایی که به کنفرانس ریاض 2015 دعوت شدند، نبود با الجزیره مصاحبه کرد؛ البته تصویرش تقریباً ناواضح بود. حالا اما احمد الجولانی یا همان احمد الشرع با چهرهای بهروزرسانیشده، با محاسنی کوتاه و لباسی غیرنظامی مقابل رسانهها ظاهر شد. او آلیاژی از القاعده و داعش و النصره است، با این تفاوت که رسانه را یاد گرفته است. با سیانان مصاحبه کرد و پیامی خطاب به نخستوزیر عراق منتشر کرد تا مخالفان بعد از رفتن بشار اسد، او را قهرمان نشان دهند و برایش داستانسرایی کنند. این تصویری از ریبرند فردی بود که تمام جوانیاش به جز زمانی که دانشجوی پزشکی بوده است، در گروههای تروریستی گذشته است.
تروریستهای آنکادر شده
دستار سیاه، جلیقه بندنظامی و اسلحه، جایش را به جلیقه خبرنگاری و پوشش مردم عادی داده است. تصویری که حضور برخی از اعضای این گروه در خط مقدم درگیریها منعکس میکرد، اثبات میکرد که تغییری در حال وقوع است. همچنین حضور احمد الجولانی با ظاهری متفاوت در کمتر از 10 سال گذشته و مصاحبه سیانان با او بعد از سقوط حلب، به وضوح نشان از تلاش برای سفیدشویی ذهن جهان از تصویری بود که از برخی گروههای مخالف در سوریه وجود داشت، تا این نگاه ایجاد شود که بعد از سقوط بشار اسد، آنچه در سوریه شاهد خواهیم بود، آزادی در مقابل دیکتاتوری است. جولانی هم البته به خوبی این پازل را تکمیل کرد، سجده شکر در زمان ورود به دمشق، سخنرانی در مسجد اموی و بیان مواضع تند اما با لحنی نرمتر، اعلام اینکه نباید با حجاب خانمها کار داشته باشید، نشان میداد او به دنبال فاصلهگذاری مشخصی با چهره اسلامگرایان تکفیری است و تلاش دارد تا چهره فردی که میتواند یک حکومت تشکیل دهد را ترسیم کند و چهرهای کاریزماتیک از خود بسازد.
متولد ریاض ساکن المزه دمشق
پدر احمد الشرع، اهل بلندیهای جولان در سوریه بود که بعد از اشغال بلندیهای جولان در 1967 آواره شد. پدر او در جریان پاکسازیهای ضدناصری که بعد از کودتای 1961 و 1963 اتفاق افتاد، بازداشت شد و البته 7 سال بعد از زندان فرار کرد و برای تحصیلات به عراق رفت. حسین الشرع در دوران حکومت حافظ اسد، بهعنوان مشاور اقتصادی در حکومت حافظ اسد فعالیت میکرد که دوباره به زندان افتاد. احمد الشرع در 1982 در ریاض به دنیا آمد، در آن زمان پدرش بهعنوان مهندس نفت فعالیت میکرد و مادرش هم معلم جغرافیا بود. خانواده جولانی بعد از بازگشت از عربستان در محله المزه، محلهای مرفهنشین در غرب دمشق که یکی از مراکز قدرت خانواده اسد به شمار میرفت، زندگی میکردند. جولانی در این خانواده، زندگی میکرد. آنطور که همکلاسیهایش میگویند، جولانی در مدرسه، باهوش اما درونگرا بود. احمد حسین الشرع دانشجوی سال دوم پزشکی بود که با حمله آمریکا به عراق در 2003 عازم این کشور شد.
دانشجوی پزشکی سابق عضو جدید القاعده
در میانه 2003، القاعده به رهبری الزرقاوی حملات را علیه دولت عراق انجام میداد، جولانی تحت آموزش الزرقاوی قرار گرفت و خیلی زود در این گروه رشد کرد. جولانی قابلیت قابل توجهی در سازماندهی و مدیریت عملیات داشت، همین امر هم منجر شد که در این گروه رشد قابل توجهی کند. اگرچه اطلاعات دقیقی از عملیاتهایی که با مدیریت جولانی انجام میشد، وجود ندارد اما یکی از اقداماتی که القاعده در عراق انجام میداد، بمبگذاری در شهرهای پرجمعیت عراق بود که الجولانی بخشی از طراحی عملیات را به عهده داشت. در سال 2005 اما نیروهای آمریکایی، جولانی را بازداشت و به کمپ بوکا، در نزدیکی مرز کویت منتقل میکنند. بازداشت او اما دیدگاههای او رادیکالتر میکند؛ جولانی در همین کمپ با ابوبکر البغدادی دیدار میکند و بنای تشکیل شاخه سوری القاعده یا همان جبهه النصره در این کمپ گذاشته میشود. آنطور که خودش میگوید، او از این زمان برای نوشتن مقاله 50 صفحهای در مورد چگونگی جهاد در سوریه استفاده کرده است.
سفر جولانی به دمشق با 60 هزار دلار
جولانی بعد از آزادی از زندان به دیدار ابومسلم، رهبر جهادیها در موصل رفت. فرانت لاین در مصاحبهای که با جولانی داشت، به این موضوع اشاره کرد که ابومسلم به جولانی پیشنهاد کرده مقالهای که در مورد وضعیت سوریه نوشته را برای ابوبکر البغدادی بفرستد. جولانی به دیدار با بغدادی اشاره کرد و در مورد ابوبکر البغدادی گفت: «او صلاحیت تجزیه و تحلیل موقعیتها را نداشت، شخصیت قویای نداشت.» جولانی بعد از دیدارش با بغدادی با 6 نفر که همگی کمربند انتحاری داشتند وارد سوریه میشوند، این سفر همزمان با شروع تحولات و ناآرامیها در سوریه اتفاق میافتد. جولانی به این موضوع هم اشاره کرد که بغدادی برای حضور شش یا هفت ماههاش در بغداد 50 یا 60 هزار دلال داده است. در این مدت جولانی به عضوگیری و جذب نیرو مشغول بود اما وابستگی خود به القاعده را انکار کرد؛ جبهه النصره به فرماندهی جولانی با هدف نابودی حکومت بشار اسد و برقراری حکومت برمبنای آنچه او «شریعت اسلامی» می خواند، تأکید داشت. در همین سال آمریکا رسما جبهه النصره را در لیست گروههای تروریستی قرار میدهد. در سال 2020 هم جایزهای 10 میلیون دلاری برای ارائه اطلاعاتی از رهبر جبهه النصره ارائه میکند.
اختلاف با البغدادی و جدایی از داعش
جولانی در سال 2013، نظر ابوبکر البغدادی در مورد ادغام جبهه النصره را نمیپذیرد و رسما جدایی خود را از داعش اعلام میکند و جبهه النصره را ذیل القاعده معرفی میکند، اما در سال 2016 نیز رسما اعلام میکند که از القاعده هم جدا شده است.
ریبرندینگ از 2015 کلید خورد؟
جولانی در مقایسه با دیگر گروههای مخالف سوریه، با رسانه چندان بیگانه نبود و بهنظر میرسید اهمیت و اثر آن را درک کرده است. زمانی که کنفرانس ریاض با حضور گروههای مخالف سوری در 12ژوئن 2015 برگزار شد و گروه جبهه النصره در این کنفرانس دعوت نشد، جولانی با الجزیره، اورینت و الغد العربی مصاحبه کرد، البته در این مصاحبهها تصویری واضح از چهره او منتشر نشده بود. جولانی در بخشی از گفتوگویش با الجزیره به کنفرانس ریاض اشاره کرد. در این کنفرانس که عربستان با هدف ایجاد همراهی میان گروههای مخالف سوری برگزار کرد، گروههای تروریستی مثل «جیشالاسلام» و «احرارالشام» و «ارتش آزاد» حضور داشتند، برداشت جولانی این بود که او از معادلاتی که قرار است در سوریه تنظیم شود، کنار گذاشته شده است. اما نکته مهمی که در این عدم دعوت از جبهه النصره مورد توجه قرار داشت این بود که عربستان در آن برهه زمانی به دنبال این بود تا کمی از بار مالی حمایت از این گروهها در سوریه کم کند. جولانی کنفرانس ریاض را بهانهای برای ادغام گروههای مسلح در یکدیگر و صلح با دولت بشار اسد خواند. احمد الشرع در مصاحبهای که با الجزیره داشت، هم تلاش میکند تا فارغ از یک فرمانده نظامی، چهرهای سیاسی از خود ترسیم کند. او در این مصاحبه تحلیلی هم از حضور روسیه و ترکیه در سوریه ارائه میکند، امری که نشان میدهد رگههایی از تلاش جولانی برای فاصلهگذاری با چهره یک فرمانده گروهک و نقاب گذشتن بر یک چهره نظامی احساس میشود. این مصاحبه البته در شرایطی برگزار شد که النصره در لیست گروههای تروریستی قرار داشت؛ تلاش برای ارائه چهرهای میانه و در چهارچوب قواعد بینالمللی و همچنین زمینهسازی برای خروج این گروه از لیست گروههای تروریستی آمریکا نیز به شمار میرفت. به همین خاطر هم جولانی در این مصاحبه در مورد ساختار حکومتی مورد نظرش گفت: «پس از سرنگونی نظام در سوریه نمیخواهیم به تنهایی بر کشور حکومت کنیم، حتی اگر به مرحلهای رسیده باشیم که به تنهایی امکان تشکیل حکومتی را داشته باشیم.»
جولانی نسخه دسامبر۲۰۲۴
حالا ابومحمد الشرع، فردی که آمریکاییها برای گرفتن اطلاعات از او جایزه 10 میلیون دلاری تعیین کردند و حتی در میانه 2015 و در حالی که بیشتر از 20 گروه مخالف در کنفرانس ریاض دعوت شدند اما خبری از حضور او در ریاض نبود، به عنوان رهبر آزادیبخش از جانب برخی چهرههای اپوزیسیون سوری بعد از بشار اسد، مورد تمجید قرار میگیرد و رسانههای وابسته به گروه تحریرالشام در تکمیل این تصویر، نیروهای تحریرالشام را «شوالیههای میدان» معرفی کردند. در ادامه هم سیانان بازوی کمکی این گروه برای ترمیم چهرهاش بود. جولانی در مصاحبهاش با سیانان و در پاسخ به این سؤال که آیا هدف شما حمایت از حکومت سختگیرانه اسلامی است، گفت: «کسانی از حکومت اسلامی میترسند که یا شاهد اجرای نادرست آن بودند یا اصول آن را درک نمیکنند. ما از حکومتی دفاع میکنیم که با سنتها و آداب و رسوم منطقه، همخوانی داشته باشد.» جولانی تلاش کرد موضعی میانه در این مورد بگیرد و به این موضوع هم اشاره کرد که «اولویت، ایجاد نهادهای قوی است، نه یک حکومت فردی یا تصمیمگیری شخصی.» رهبرگروه تحریرالشام تلاش کرد موضعی درست نقطه مقابل حکومت بشار اسد بگیرد و گفت: «هیچکس حق حذف هیچ گروهی را ندارد. ما به چهارچوب قانونی نیاز داریم که حقوق همه را تضمین کند. برخلاف رژیم اسد که تنها به یک بخش از جامعه خدمت میکرد.» جولانی در پاسخ به این سؤال که چرا مردم باید به شما اعتماد کنند آن هم در حالی که بهعنوان یک تروریست شناخته میشوید هم گفت: «من مردم را تشویق میکنم به جای کلمات، براساس اعمال قضاوت کنند، واقعیت خود گویاست.» او بازی با کلمات را به خوبی انجام میدهد و تعریفی هم از تروریسم ارائه کرد و گفت: «من تروریسم را کشتار عمدی غیرنظامیان، آسیب رساندن به بیگناهان یا اجبار به آوارگی تعریف میکنم. بسیاری از قدرتهای بزرگ، جنگهایی را در کشورهای مختلف انجام دادند که منجر به تلفات غیرنظامیان، تخریب و آوارگی میلیونها نفر شده است، خود رژیم در چنین اقداماتی دست داشته است.»
جولانی؛ نظامی ریبرند شده
اگر رفتارهای جولانی را از زمان عضویت در القاعده تا تشکیل جبهه النصره و معرفی خود بهعنوان رهبری که بعد از سقوط بشار اسد، سوریه را در اختیار گرفت، کنار هم قرار دهیم، میتوان او را چهرهای دانست که علیرغم اینکه فرماندهای نظامی است، چهرهای ایدئولوژیک، سیاستمداری رادیکال و پراگماتیست است که تلاش میکند با استفاده از ابزار رسانه چهرهای متعادل و میانهرو از خود ثبت کند. اگر بخواهیم به طور خاصه ویژگیهای شخصیتی او را مورد بررسی قرار دهیم، میتوان چند نکته را مورد توجه قرار داد.
پراگماتیستی رادیکال: جولانی به عنوان یک رهبر اسلامگرا، بعد از شکافی که با بغدادی پیدا کرد، خود را ذیل القاعده تعریف کرد اما بعدها از القاعده نیز جدا شد و تلاش کرد چهرهای سیاسی و ایدئولوژیک از خود تعریف کند. همین چرخش او در ترسیم چهرهاش منجر شده تا جولانی شخصیتی مورد توجه در سیاست و فضای بینالمللی باشد.
کاراکتر کاریزماتیک: الجولانی توانسته در میان بسیاری از جناحهای متفرق شورشیان سعودی نفوذ کرده و آنها را در قالب یک گروه سازمانیافتهتر تحت عنوان HTS متحد کند. علاوه بر این او توانایی جالب توجهی در مدیریت درگیریهای داخلی و مذاکره گروههای بینالمللی داشته است. چهرهای که او در مصاحبهها از خود به تصویر میکشد، منجر شده تا چهرهای کاریزماتیک در فضای داخلی سوریه بازنمایی شود.
چهرهای متناقض در رفتار: در تمام این سالها جولانی یک چهره ثابت از خود به تصویر نکشیده است. او گاهی در قالب یک جنگجوی متعصب، گاهی به عنوان چهره سیاستمدار عملگرای محلی ظاهر میشود. از یک طرف، به دنبال تشکیل یک دولت اسلامی است، اما از طرف دیگر هم تلاش میکند HTS را از لیست گروههای تروریستی خارج کند و روابط بهتری با جامعه بینالمللی برقرار کند. نگاهی به این مواضع این گزاره را اثبات میکند که جولانی بیشتر چهرهای منفعتطلب است که برای رسیدن به اهدافش میتواند در قالبهای مختلف ظاهر شود و البته این ویژگی امکان پیشبینی شخصیت او را نیز نمیدهد.
تصویرسازی عمومی: جولانی برای اینکه بتواند خود را بهعنوان چهرهای معرفی کند که قصد دارد یک حکومت مشروع تشکیل دهد و نظر مردم سوریه را جلب کند، تلاش زیادی برای اصلاح چهره خود انجام داد. این اقدامات را در منطقه تحت نفوذ خود هم به خوبی انجام داد. ترسیم چهرهای متعادل و سیاستمدار هم برای کمک به این امر آمد.
جولانی تنها رسانه را یاد گرفته
اگرچه در نگاه به مواضع رهبر تحریرالشام با دیگر گروههای مخالف سلفی میتوان رگههایی از نگاه متعادل سیاسی را مشاهده کرد، اما این را هم نمیشود انکار کرد که جولانی و موضع این گروه، چرخشی 180 درجهای پیدا کرده است. آنها برای جا افتادن در جامعه سوریه، توانستند از رسانه بهخوبی استفاده کنند. در نگاه به سقوط 12 روزه سوریه، فارغ از سقوط بدون جنگ، آنچه بیش از همه خودنمایی میکند، بازنمایی رسانهای اقدامات تحریرالشام و تلاش برای قهرمانسازی از این گروه است. امری که نشان میدهد تفاوت ویژهای که در رهبر تحریرالشام رخ داده، این است که او تنها رسانه را یاد گرفته یا بهتر است بگوییم به او یاد دادند تا چهرهای درست نقطه مقابل بشار اسد خود را معرفی کند، تصویری که البته «زمان» واقعی یا غیرواقعی بودن آن را اثبات میکند.
دیدگاه تان را بنویسید