پژمان جمشیدی| پژمان جمشیدی عکس| پژمان جمشیدی بیوگرافی
اولین عکس دونفره پژمان جمشیدی و خانمش در ماشین میلیاردی | عروس باکلاس پژمان خان لباسای تنش بالای 300 میلیونه!! | شادوماد این همه ریش و سبیل برای چی گذاشتید؟!!
پژمان جمشیدی بازیکن سابق فوتبال که از سال 1390 وارد عرصه بازیگری شده؛ در سریال «زیرخاکی» ایفای نقش می کند، به تازگی در حال بازی در سری سوم این سریال است که به زودی در ایام عید این سریال از تلویزیون پخش خواهد شد، پژمان جمشیدی در بامداد بیستم اسفندماه میهمان تلفنی برنامه «سریالیست» بود، پژمان جمشیدی در این گفت و گوی تلفنی کمی صدایش گرفته بود و اظهار داشت که صدای گرفته اون به خاطر یکی از سکانس های هیجان انگیز در این سریال است. پژمان جمشیدی این گونه عنوان کرد که سریال «زیرخاکی 3» یک سریال 14 قسمتی بوده و در ایام عید و ماه رمضان پخش خواهد شد. پژمان جمشیدی در سینما نیز فعالیت های مختلفی داشته است.پژمان جمشیدی اخیرا در فیلم سینمایی دینامیت نقش آفرینی کرده است. او در این فیلم نقش متفاوت و گریم عجیبی را دارد که توانسته مخاطبان را به حیرت درآورد. همچنین او توانسته به خوبی از ایفای نقش آن برآید. در ادامه کلیپی از هنرنمایی پژمان جمشیدی در قسمت های مختلف این فیلم را ببینید
.
پژمان جمشیدی«پژمان»، سریالی بود که نه تنها پرسپولیسیها آن را دوست داشتند، بلکه استقلالیها نیز بهخاطر حضور سام درخشانی از آن استقبال کردند .جمشیدی که در فوتبال، یک شروع درخشان اما یک پایان کم نور داشت، تصمیم گرفته بود وارد عرصه دیگری شود تا بتواند مهارتهایش را محک بزند. شاید سینما و تلویزیون بزرگترین سکوی پرتاب برای یک بازیکن فوتبال بود، البته همانقدر که عرصه تصویر میتوانست برای او یک سکوی پرتاب باشد، میتوانست یک نقطه سقوط هم باشد، در این میان جمشیدی تصمیم گرفت تا یک ریسک بزرگ را انجام دهد، ریسکی که حالا به نظر میآید درست بوده است.
رفاقت و رقابت زن پژمان جمشیدی با زن بهرام رادان!
این روزها بهرام رادان و پژمان جمشیدی دو سلبریتی پرطرفدار سینما و شبکه نمایش خانگی هستند که کلی طرفدار دارن و البته برو بیا! این دو نفر با هم رفاقت هم دارند و سر فیلم علفزار که بهرام خان تهیه کنندگی اون رو برعهده داشت پژمان به عنوان نقش اصلی حضور داشت. حالا هر دو سلبریتی در شرف ازدواج هستند و بر حسب اتفاق همسر هر دو نفر هم بلاگر هستند و دو زمینه مدلینگ فعالیت دارند و گویا از قبل هم باهم رفاقت دارند و پیج های همدیگر رو هم دنبال می کنند و احتمالاً به خاطر هم شغل بود و فعالیت مشترک یک رقابتی هم باهم دارند./
اما بیایید کمی بیشتر درباره نگار فرهمند بدونیم
نگار فرهمند متولد 1367 است بختیاری است. او فوق لیسانس مارکتینگ و لیسانس مدیریت تبلیغات از قبرس دارد. این روزها بلاگرها از درآمد بسیار بالایی برخوردار هستند و خانم فرهمند از خواننده مستثنا نیست. موردی که درباره پژمان و خانوم بلاگر وجود داره اختلاف سنی زیاد اون هاست. پژمان متولد 1356 است و حدوداً 20 سالی از نگار بزرگتره!
جشن عروس پژمان و نگار تو یه جای خاص
آنطور که برخی از شبکه های اجتماعی گفته اند گویا پژمان و نگار برای مراسم ازدواجشون کلی برنامه ریزی کرده اند و گویا قرار است مراسم اصلی با حضور تعداد کمی از دوستان و خانواده این دو نفر تو ترکیه برگزار بشه.
پژمان جمشیدی در این سریال در کنار سام درخشانی که نقش مدیر برنامه های پژمان را دارد و بهاره رهنما، شقایق دهقان، هوشنگ حریرچیان، بیژن بنفشه خواه، ویدا جوان و غلامحسین لطفی بازی میکند.
خواهر و برادرم ازدواج کردند ولی من من هنوز ازدواج نکردم و شرایط زندگیم این گونه پیش رفته. ازدواج اتفاقیه که هنوز برای من رخ نداده به نظر من ملاک و معیار برای ازدواج تعیین کردن اشتباهه مهم اینه که یه نفر به دلت بشینه و دوسش داشته باشی. طبیعتاً آدم هایی که با آن ها اشنا می شویم و باهاشون رفت و آمد میکنیم از نظر شخصیتی و رفتار مورد قبول مون هستند اینکه قلاب دلمون کجا گیر کنه معلوم نیست.
یه چیزه دیگه که خیلی مهمه باید حرفی برای گفتن با همسرتون داشته باشید و باید به روزها و شب هایی که قراره با همسرتون زیر یه سقف زندگی کنید فکر هم بکنید البته من خیلی دوست دارم با دختری ازدواج کنم که زندگی اش با هیجان همراه باشد و شاغل هم باشه یعنی زندگی اش طوری باشه که حرف های زیادی برای گفتن داشته باشه
چند ماهی می شود که پژمان جمشیدی در حال گذراندن دوره های آموزش خلبانی است. اخیراً در استوری پژمان جمشیدی فیلمی منتشر شده که پژمان جمشیدی تنهایی سوار هواپیما میشه و با اینکه خلبان اصرار میکنه که پژمان این کارو نکن و او گوش نمیده و پرواز میکنه و بعد از چند دقیقه سقوط می کند و خلبان با گفتن یا ابوالفضل یا ابوالفضل به سمت هواپیمای سقوط کرده می دود.
پژمان جمشیدی در سلامت کامل هست و این فیلم فقط یه شوخی بود که پژمان جمشیدی با خلبانش ترتیب داده بود طی خبرهایی که منتشر شده خلبان ممنوع پرواز شده است و پژمان جمشیدی در سلامت کامل است.
پژمان جمشیدی بازیکن تیم ملی
من فوتبالم را از باشگاه کشاورز تهران شروع کردم و در تیم هایی مثل سایپا, پاس تهران, استیل آذین, فولاد, ابومسلم و پرسپولیس بازی کردم من در تیم پرسپولیس در چب و راست بازی میکردم و گلی که در سال 82 در اصفهان به سپاهان زدم و باعث شدم پرسپولیس پیروز بشه هیچ وقت یادم نمیره.
دعوتش به تیم ملی و گل ملی اش
من در جام جهانی 2002 کره وژاپن به تیم ملی دعوت شدم و تک گل ملی خودم را مقابل تیم ملی کشور گرجستان زدم . در سال 90 از فوتبال خداحافظی کردم البته بعدش دو سال مربی گری هم کردم ولی بعد ها که بحث بازیگری پیش اومد کلا فوتبال را بیخیال شدم.
مصاحبه با پژمان جمشیدی
مربیگری در فوتبال را دوست دارم
دیگر نمی توانم فوتبال بازی کنم اما خیلی دوست دارم با یک موقعیت خوب به دنیای فوتبال برگردم. کلاس های مربیگری را تا سطح B رفته ام و دلم می خواهد مربیگری کنم که به نظرم سخت ترین کار جهان است ولی دوست دارم در جای خوب و با یک گروه خوب این کار را انجام بدهم.
به مخالفینم احترام می گذارم
همه ایران از سریال پژمان استقبال کردند. بحث هایی که باعث شد کسانی با بازیگری من مخالفت و انتقاد کنند، بعد از اینکه در تئاتر بازی کردم و قرار شد در این عرصه ماندگار شوم، به وجود آمد. آدمی که مشهور می شود، باید جنبه داشته باشد که همه آدم ها درباره او نظر بدهند، بخصوص در کشور ما که همه در مورد هم حرف می زنیم. از این موضوع نگرانی و ناراحتی ندارم و به مخالفینم نهایت احترام را گذاشته ام. هر کسی می تواند نظرش را بدهد. نظر شخصی من این است هر آدمی در جهان می تواند هر ورزش یا هنری که توانایی اش را داشته باشد، انجام بدهد.
اگر یک هنرمند کارهای کودک و نوجوان بتواند به تیم ملی برود و خوب بازی کند، خیلی هم جذاب است. برای نظر کسانی که می گویند بازیگر خواننده نشود و فوتبالیست بازیگر نشود، احترام قائلم اما همیشه به هوادارانم و نوجوان ها می گویم این جهان با همه امکاناتش برای همه است؛ به همین دلیل هر کاری که فکر می کنید در آن توانایی دارید، انجام بدهید، چون حرف همیشه هست.
از حفظ قضیه هندسه تا حفظ دیالوگ نمایش
برای حفظ دیالوگ مشکلی نداشتم. تنها خصوصیت خوبم در زندگی، حفظیاتم است. من ریاضی خوانده ام. تمام قضایای هندسه را حفظ می کردم. اگر در امتحان یک عدد عوض می کردند بدبخت می شدم ولی بازی در تئاتر، بخصوص نمایش «آرسنیک...»، نسبت به کارهای قبلی ام سخت تر بود.
پیمان را از سال 81 می شناسم. اول با خانم بهاره رهنما، همسر پیمان در یک مراسمی آشنا شدم. همیشه آرزو داشتم 2 نفر را در زندگی ام از نزدیک ببینم. شاید چون کم دیده می شدند. هدیه تهرانی؛ و پیمان قاسم خانی. خانم رهنما به من گفتند من می خواهم شما را یک شب دعوت کنم منزل مان تا با همسرم آشنا شوید چون همسرم پرسپولیسی است و فوتبالیست ها را خیلی دوست دارد. من هم که می دانستم ایشان همسر پیمان قاسم خانی هستند، خیلی خوشحال شدم و از خدا خواسته قبول کردم. بعد با دعوت به خانه آنها رفتم. فکر کنم یک نفر هم با من بود. اگر اشتباه نکنم برزو ارجمند با من آمد. خلاصه رفتیم و با پیمان آشنا شدم و خیلی عشق کردم. از آن موقع رفاقتم با پیمان خیلی ماندگار شد. پیمان هم خیلی اهل فوتبال است و فوتبالیست ها را هم دوست دارد. خودش و برادرش، مهراب هر دو پرسپولیسی هستند. آقای چگینی، تهیه کننده، استقلالی است. سروش صحت هم سپاهانی است.
بله، به خصوص روزهایی که فوتبالیست ها می آمدند چون پیمان عاشق فوتبال و فوتبالیست هاست. همیشه می گوید بزرگ ترین آرزویم این بود که فوتبالیست می شدم.
این روزها فوتبال بین زن ها هم طرفداران پر و پا قرصی دارد اما هنوز هم اکثر طرفداران جدی و پیگیر آن مردها هستند. شما فکر می کنید چرا؟
یک علت مهم آن به نظر من خشونت نسبتا زیاد این ورزش است ولی از آن مهم تر این است که مردها زیاد فوتبال دوست دارند. شاید زن ها فکر می کنند هر چیزی که مردها زیاد دوست داشته باشند بین آنها و مردها فاصله ایجاد می کند.
برای خیلی از زن ها غیر قابل درک است چرا مردها اینقدر عاشق فوتبال هستند؟
فکر می کنم کلا هیجان انگیزترین کار برای زنان آن گپ ها و حرف های بین خودشان است ولی برای مردها هر چیزی که هیجان داشته باشد، جذاب است. فوتبال یکی از هیجان انگیزترین پدیده های دنیاست البته مهم ترین گره کار همان است که گفتم؛مردها خیلی فوتبال دوست دارند زن ها از خودشان دافعه نشان می دهند.
زن های دور و بر شما میانه شان با فوتبال چطور است؟
مادرم و خواهرم وقتی بازی می کردم به خاطر من نگاه می کردند ولی الان دیگر نگاه نمی کنند، یعنی الان مادرم قطعا سال هاست فوتبال ندیده و خواهرم هم همچنین. به طور کلی زنان دور و بر من اکثرا فوتبال دوست ندارند یا خیلی کم نگاه می کنند؛ مثلا فقط بازی های ملی مهم را می بینند.
کمی از فضای خانوادگی تان برای ما می گویید؟ پدر و مادرتان چه می کنند؟
پدر و مادرم هر دو فرهنگی بازنشسته هستند. مادرم معلم اول دبستان بود و پدر دبیر زمین شناسی و زیست شناسی بود. او لیسانس تربیت بدنی دارد و فوق لیسانس زمین شناسی. پدر پیش از انقلاب سال ها رئیس هیات کشتی کرج بود. بعد از انقلاب رئیس هیات کوه نوردی کرج شد. فکر می کنم او از بهترین کوهنوردهای تاریخ ایران است. مادرم هم زمانی والیبال بازی می کرد. نسبتا خانواده ام ورزشی بودند اما درس برای شان در اولویت بود. کار من هم وقتی سخت شد که برادرم سال 70 مهندسی دانشگاه شریف قبول شد و دیگر همه از من هم انتظار داشتند که یک رشته خوب در یک دانشگاه خوب بخوانم. برای همین مجبور شدم کنار فوتبال درسم را هم ادامه بدهم. زندگی خانوادگی ما یک زندگی آرام با درآمد کارمندی بود. یک برادر بزرگ تر و یک خواهر کوچک تر دارم.
با این عشق تان به فوتبال لابد مرتب درس را می پیچانید و فوتبال بازی می کردید. مادرتان عصبانی و شاکی نمی شد؟
بله، ولی مادرم معمولا عصبانی که می شد به پدرم می سپرد و می گفت دیگه خودت می دونی ولی من سعی کردم درسم را هم کنار فوتبال جدی بگیرم که راضی نگه شان دارم. برای همین وقتی وارد دانشگاه شدم فشارها کمتر شد. بعد هم که عکس هایم را در روزنامه ها می دیدند و تصویرم را تلویزیون نشان می داد، فضا برای ادامه راه برایم آماده تر شد.
دیدگاه تان را بنویسید