کد مطلب: 29040

حادثه|حادثه خونین| حادثه در تهران

عجیب ترین گروگانگیری در شهر | پسر صاحبکارم را گروگان گرفتم و طلب 5میلیارد تومان کردم

همشهری نوشت:یکی از روزهای اسفند پارسال زن و مرد میانسالی قدم در اداره پلیس گذاشتند و خبر از ربوده شدن پسر 24ساله‌شان دادند.

عجیب ترین گروگانگیری در شهر | پسر صاحبکارم را گروگان گرفتم و طلب 5میلیارد تومان کردم

پدر توضیح داد: من یک کارگاه تولیدی بزرگ دارم و پسرم هم در کارگاه خودم کار می‌کند. صبح پسرم برای رفتن به کارگاه از خانه بیرون رفت اما ساعتی بعد موبایلش خاموش شد. چند ساعت بعد هم مرد ناشناسی از تلفن همراه پسرم با من تماس گرفت و گفت وی را ربوده است. او برای آزادی پسرم درخواست 5میلیاردتومان پول کرد و گفت اگر پای پلیس را به ماجرا باز کنیم، جان پسرم را می‌گیرند.

24ساعت بعد

با اظهارات این مرد تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی تهران زیرنظر قاضی عظیم سهرابی، بازپرس دادسرای امور جنایی تهران برای شناسایی مخفیگاه آدم‌ربایان و نجات گروگان آغاز شد تا اینکه 24ساعت بعد آدم‌ربایان، گروگان خود را با دست و پای بسته در یکی از خیابان‌های جنوب تهران رها کردند.

جوان گروگان در توضیح ماجرای گروگانگیری به مأموران گفت: روز حادثه در خیابان 2مرد جوان که ماسک به‌صورت داشتند، راهم را سد کرده و با معرفی‌کردن خودشان به‌عنوان مأمور پلیس، ‌مدعی شدند که من در کار خرید و فروش مواد هستم. هرچه گفتم مرا اشتباه گرفته‌اند، فایده‌ای نداشت. آنها به زور مرا سوار ماشین خود کردند وبه خانه‌ای در جنوب تهران منتقل ‌ و زندانی‌ام کردند. سپس با پدرم تماس گرفتند و درخواست پول کردند. درنهایت وقتی فهمیدند که پدر و مادرم پلیس را در جریان قرار داده‌اند، حساب مرا که 90میلیون تومان در آن پول بود، خالی کرده و با دست و پای بسته رهایم کردند. وی گفت: هرچند گروگانگیران صورت‌هایشان را پوشانده بودند اما من یکی از آنها را شناختم. وی در کارگاه پدرم کارگری می‌کرد اما مدتی قبل به‌خاطر دزدی در کارگاه از سوی پدرم اخراج شده بود.

زورگیری

تحقیقات برای بازداشت کارگر اخراجی و همدستانش ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل معلوم شد که کارگر اخراجی به اتهام زورگیری دستگیر شده است. وی در بازجویی‌ها به گروگانگیری با همدستی دوستش اعتراف کرد و گفت: من در کارگاه تولیدی کار می‌کردم اما کارفرمایم به من تهمت دزدی زد و اخراجم کرد. از آن پس به دنبال راهی برای انتقام بودم و تصمیم گرفتم با ربودن پسرش از او انتقام بگیرم اما به آنچه می‌خواستم نرسیدم و فقط به 90میلیون تومانی که در حساب گروگان بود، بسنده کردم؛ چون پای پلیس به ماجرا باز شده و ممکن بود دستگیر شویم. به همین دلیل بهتر بود ریسک نکنیم. متهم ادامه داد: پس از گروگانگیری، تصمیم گرفتیم با همدستی دوستم سرقت و زورگیری کنیم اما لو رفتیم و دستگیر شدیم.

آنچه دیگران میخوانند

دیدگاه تان را بنویسید

تبلیغات متنی

;