قتل| قتل هولناک
قتل وحشتناک در این شهر | یک زن به قصاص محکوم شد
جنایت ناموسی در شهرستان بهارستان به قتل هولناک راننده آژانس ختم شد و برای زنی که راننده آژانس را با همدستی شوهرش کشت، حکم قصاص صادر شد.
بیدار و متوجه شدم همسرم در حال ارسال پیامک برای یک نفر است. وقتی از او در این باره سؤال کردم گفت به خواهرش پیامک ارسال میکند، چون سواد ندارم پیگیر ماجرا نشدم.اما عصر همان روز صدایی در گوشم نجوا کرد که بهتر است پیگیر ماجرا شوم.
من همان موقع با خواهرزنم تماس گرفتم.اما او گفت چند روز است از الناز خبری ندارد و همسرم هیچ پیامکی به او ارسال نکرده.من از شنیدن حرفهای خواهرزنم شوکه شده بودم که به سراغ زنم رفتم و از او خواستم تا حقیقت را بگوید.
او نیز گفت مدتی است با مرد همسایه در ارتباط است و در این مدت چند بار فرید او را آزار داده است.از شنیدن این حرفها عصبانی شدم واز زنم خواستم تا بچههایم را برای خرید از خانه بیرون ببرد.همان موقع طنابی را به سقف آویزان کردم تا خودم را حلقآویز کنم اما همسرم سر رسید و مرا نجات داد.من به او گفتم حاضر به ادامه زندگی نیستم.به همین خاطر توافق کردیم تا با هم بمیریم.
من 2 طناب دار درست کردم. میخواستم اول همسرم را خفه کنم و سپس خودکشی کنم، چون به او گفته بودم تحمل این رسوایی را ندارم. اما دلم برای بچههایم سوخت و طنابها را پاره کردم.آنجا بود که همسرم پیشنهاد قتل مرد همسایه را مطرح کرد. او برای کشتن فرید اصرار داشت.همان موقع بود که صدای فرید را از کوچه شنیدیم که تلفنی صحبت میکرد و میخواست با ماشین دنبال یک نفر به اکبرآباد برود.من تصمیم گرفتم همان موقع نقشه را اجرا کنم و مقابل در رفتم و از فرید خواستم من و زنم را هم به قائمیه ببرد.
ما سوار ماشین شدیم من چاقو برداشتم و همسرم نیز تکهای از طناب پاره را با خودش آورد.در میان راه به بهانه رفتن به دستشویی از فرید خواستم در حاشیه جاده ماشین را متوقف کند.
همان موقع زنم طناب را دور گردنش انداخت و گفت این همان کسی است که او را آزار داده. فرید به التماس کردن افتاد و گفت اشتباه کرده است. من که مطمئن شده بودم حرفهای همسرم درست بوده طناب را از همسرم گرفتم اما فرید مقاومت کرد. همسرم از من خواست تا او را بکشم و من هم با چاقو دو ضربه به او زدم، چون رانندگی بلد نیستم میخواستم چراغهای ماشین را خاموش کنم اما نشد.
ما بشدت ترسیده بودیم که همسرم از ماشین پیاده شد و با سنگ چراغهای ماشین را شکست. ما میخواستیم وسایل داخل ماشین را همراه خودمان ببریم تا پلیس را گمراه کنیم و همه فکر کنند فرید قربانی دستبرد به ماشینش شده است که همان لحظه مأموران پلیس سررسیدند و همسرم فرار کرد.
سپس وکیل وی به دفاع پرداخت و گفت: الناز در بازجوییها اعلام کرده حدود یک دقیقه طناب را دور گردن قربانی نگه داشته است، حتی اگر قربانی ورزشکار هم بود در این مدت خفه میشد.عامل اصلی این قتل، الناز است.
این زن در بازسازی صحنه که سی و یکم فروردین ماه سال ۱۴۰۰ انجام شده گفته است «من با فرید رابطه پنهانی داشتم اما وقتی شوهرم به ماجرا پی برد ماجرای تجاوز را مطرح کردم تا با احساسات همسرم بازی کنم.» در این پرونده موکلم، قاتل نیست.
با پایان دفاعیات این وکیل، دو فرزند قربانی برخاستند و درخواستشان را تغییر دادند.
یکی از آنها گفت:ما بعد از شنیدن دفاعیات این زوج به حقیقت پی بردیم و فهمیدیم محسن بیگناه است و الناز عامل قتل پدرمان است.
ما برای محسن مجازاتی نمیخواهیم اما الناز باید قصاص شود.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده، الناز را به خاطر قتل به قصاص و همسرش را به خاطر معاونت در قتل به زندان محکوم کردند.
دیدگاه تان را بنویسید