فرامرز قریبیان و بهروز وثوقی
پس بهروز وثوقی و فرخ ساجدی را کاندیدای بازی در این دو نقش کردند .
برادران اخوان بادیدن دکوپاژ و میزانسن های کیمیایی بتوان او ایمان آوردند اما نبض بازار هم برایشان مهم بود. کیمیایی میخواست نقش برادر کوچکتر در قصه بیگانه بیا را دوست کودکی اش فرامرز بازی کند، آنها با یکدیگر عهد و پیمان بسته بودند که همه با هم وارد سینما شوند و به هم کمک کنند. اما تهیه کنندگان استدلال می کردند که وقتی کارگردان جوان و گمنام است ، باید فیلمبرداری با تجربه کنارش باشد و وقتی قصه حال و هوای وسترن و دور از فرهنگ ما دارد باید بازیگرانش شناخته شده باشند تا تماشاگر به خاطر اسم انها به سالن بیاید.
پس بهروز وثوقی و فرخ ساجدی را کاندیدای بازی در این دو نقش کردند .
بهروز می توانست و نخواست ؟
مسعود کیمیایی بر سر دوراهی قرار گرفت . او هنوز در شرایطی نبود که بتواند خواسته اش را به تهیه کننده دیکته کند ، پس باید بین ایستادن پای عهد و پیمان کودکی با رفیق دیرینه یا ورود به سینما و رسیدن به آرزوها یکی را انتخاب می کرد !
فرامرز هم یکی از کسانی بود که مسعود را به انتخاب راه دوم تشویق کرد اما از بهروز که آن روزگار ستاره سینما بود دلخور شد که چرا مثل مسعود ، او را هم حمایت نکرده و اگر او می خواست ، می توانست تهیهکننده را راضی کند. البته بهروز آن زمان فرامرز و توانش را نمی شناخت ...
دیدگاه تان را بنویسید