کد مطلب: 39106

قتل بخاطر جمله «تو آدم کشتن نیستی!» | پایان مرگبار رابطه مخفیانه بعد از ۳۰ سال!

پریناز از دوستان صمیمی همسرم بود و من نزدیک به ۳۰ سال از او حمایت مالی می‌کردم که در طول این سال‌ها رابطه‌ای میان ما شکل گرفت و ...

قتل بخاطر جمله «تو آدم کشتن نیستی!» | پایان مرگبار رابطه مخفیانه بعد از ۳۰ سال!

چندی قبل، وقوع یک مرگ مشکوک و کشف جسد زن میانسالی به نام پریناز در خانه‌اش در غرب تهران به مرکز فوریت‌های پلیسی 110، گزارش داده شد.

به دنبال اعلام این خبر، عوامل کلانتری محل، متخصصان پزشکی قانونی، ماموران تیم تشخیص هویت و کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی به همراه بازپرس ویژه قتل راهی صحنه جرم شدند و جسد زن میانسالی را مشاهده کردند که با روسری خود، قربانی یک جنایت هولناک شده بود.

تحقیقات در صحنه جرم ادامه داشت تا اینکه کارکنان انتظامات یکی از  بیمارستان‌های جنوب تهران از طریق تماس تلفنی با بازپرس ویژه قتل اعلام کردند، امدادگران اورژانس ساعتی قبل مردی که دست به خودکشی زده بود را به این مرکز درمانی منتقل کردند. او پس از اینکه از مرگ حتمی نجات یافت مدعی شده که زنی را با روسری در غرب تهران به قتل رسانده است!

تیم جنایی پس از دریافت این اطلاعات مهم، راهی بخش اورژانس بیمارستان موردنظر شدند و متهم را تحت‌نظر گرفتند؛ پس از پایان سیر مراحل درمانی، این مرد میانسال بازداشت شد و خیلی زود هدف تحقیق قرار گرفت.

او در جلسه‌های بازپرسی ضمن ابراز ندامت و پشیمانی صراحتاً به قتل زن مورد اشاره اعتراف کرد.

متهم گفت: "پریناز" از دوستان صمیمی همسرم بود و نزدیک به 30 سال از او حمایت مالی می‌کردم که در طول این سال‌ها، رابطه‌ای میان ما شکل گرفت! پس از گذشت مدتی او اصرار داشت تا با یکدیگر ازدواج کنیم اما من به‌خاطر اینکه متاهل بود  و نوه‌ام تازه به دنیا آمده‌ بود، مخالف این درخواست بودم.

این مرد ادامه داد: پس از ماجرای مخالفت با ازدواج، پریناز مدعی شد که نزد خانواده‌ام این رابطه را فاش خواهد کرد! به همین دلیل، من نیز او را تهدید به قتل کردم؛ روز حادثه برای حل مشکل به خانه‌اش رفتم اما با یکدیگر مشاجره پیدا کردیم؛ من یک روسری به قصد ترساندن دور گردنش انداختم اما پریناز با تمسخر گفت که " تو آدم کشتن نیستی! یا ازدواج کنیم یا من را بکش!"

مرد میانسال گفت: از پریناز خیلی عصبانی شدم. در یک لحظه کنترلم را از دست دادم و با همان روسری، خفه‌اش کردم در حالیکه او هیچ مقاومتی انجام نداد! پس از ارتکاب جنایت به خانه رفتم و به‌خاطر عذاب وجدان، چندین قرص را به قصد خودکشی خوردم اما به خوابی عمیق فرو رفتم؛ هنگامی که بیدار شدم، رگ دستم را نیز زدم اما خانواده من را بیمارستان منتقل کردند که با کمک امدادگران اورژانس از مرگ حتمی نجات یافتم؛ نمی‌خواستم مرتکب جنایت شوم؛ پشیمان و شرمنده خانواده مقتوله هستم.

پس از پایان تحقیقات تکمیلی و بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست متهم به‌اتهام مباشرت در قتل عمدی زن جوان از سوی دادسرا صادر شد و به‌زودی متهم پای میز محاکمه در دادگاه کیفری یک استان تهران خواهد ایستاد همچنین اولیای دم مقتوله در جریان تحقیقات خواستار اشد مجازات این مرد میانسال شدند.

به گزارش تسنیم، متهم با قرار بازداشت موقت تا روز محاکمه در زندان است و سیر مراحل قانونی پرونده همچنان ادامه دارد.

قتل فجیع مرد تهرانی به دست زن چهارمش !

زن جوان در تهرانپارس همسرش را به قتل رساند و به جرم خود اعتراف کرد.

در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۴۰۳، زن جوانی به نام سمیرا با تماس تلفنی با پلیس از مرگ همسر خود در  خانه شان در محله تهرانپارس غربی خبر داد. با اعلام این گزارش، تیم‌های اورژانس و پلیس بلافاصله به محل حادثه اعزام شدند.​

پس از حضور پلیس در محل حادثه و بررسی صحنه توسط تیم جنایی ، نشانه‌هایی از درگیری و خشونت مشاهده شد. با توجه به این شواهد، زن جوان با دستور بازپرس پرونده بازداشت و مورد تحقیقات پلیسی قرار گرفت. جسد متوفی نیز جهت تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.

صبح امروز، متهم برای اولین بار در حضور بازپرس پرونده، دکتر صادق تبریزی از شعبه هشتم دادسرای امور جنایی، حاضر شد و لب به اعتراف گشود.

در ابتدا، متهم  قتل  را انکار می‌کرد، اما پس از مشاهده مدارک موجود در پرونده و با صحبت‌های بازپرس، حقیقت را فاش کرد.

متهم در اعترافات خود به بازپرس گفت: روز حادثه من و علی (همسرم) در خانه مادرم بودیم که به ما اطلاع دادند عمویم فوت کرده است. قبل از رفتن به خانه عمویم، به علی گفتم که تو هم حاضر شو و با ما بیا. برای همین به طبقه پایین رفتم تا آماده شوم. اما وقتی برای بردن او به طبقه سوم رفتم، دیدم که در حال مصرف شیشه است و چاقوی کوچکی هم در دستش دارد. بین ما درگیری لفظی پیش آمد و علی با چاقو مرا تهدید کرد. من توانستم چاقو را از دستش بگیرم، اما آنقدر عصبانی بودم که با همان چاقو ضربه‌ای به قفسه سینه‌اش زدم.

متهم ادامه داد: علی روی زمین افتاد و ابتدا بسیار ترسیدم. بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم، اما قبل از رسیدن آنها، علی جان خود را از دست داده بود.

بازپرس صادق تبریزی از شعبه هشتم دادسرای امور جنایی، پس از شنیدن اظهارات و اعتراف صریح متهم به قتل همسرش، دستور داد تا متهم برای تحقیقات بیشتر و بازسازی صحنه جنایت در اختیار کارآگاهان اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار گیرد.

گفتگو با متهم

شوهرم از خودش فیلم مستهجن می گرفت و در فضای مجازی انتشار می داد

چند سال داری؟

من متولد سال ۱۳۶۴ هستم.

همسرت چند سال داشت؟

علی متولد سال 1357 بود

به چه جرمی بازداشت شدی؟

قتل همسرم.

می‌توانی جزئیات بیشتری از روز حادثه را برایمان تعریف کنی؟

خانه پدری من یک خانه ویلایی 3 طبقه است!در روز حادثه، ما به خانه مادرم رفته بودیم و قرار بود طبقه سوم را آماده کنیم تا برای زندگی به آنجا برویم.من در حیاط خانه بودم که به ما اطلاع دادند عمویم فوت کرده است. همسرم در طبقه بالا در حال درست کردن آبگرمکن بود برای همین تلفنی به او زنگ زدم و گفتم آماده شود تا به منزل عمویم برویم. وقتی به طبقه بالا رفتم تا ببینم آماده شده است یا نه، متوجه شدم که در حال مصرف مواد مخدر (شیشه) است .سر هیمن موضوع بین ما بحث شدیدی پیش آمد و من چاقو را از دستش کشیدم. در لحظه‌ای از عصبانیت، به او ضربه زدم.

شما و همسرت چطور با هم آشنا شدید؟

زمستان 2 سال قبل روزی که برف زیادی باریده بود، من در خیابان منتظر ماشین بودم. او مرا به خانه رساند و بعد از مدتی دوستی ازدواج کردیم.

آیا همسرت قبلاً ازدواج کرده بود؟

بله، 3 بار ازدواج کرده بود.

یعنی شما همسر چهارمش بودید؟

بله.

وضعیت همسران قبلی او چه بود؟

یکی از آنها فوت شده، یکی طلاق گرفته و دیگری از زندگی او رفته بود.

آیا همسر اولش فرزندی داشت؟

بله، از همسر اولش یک پسر داشت که در سال ۹۲ به طرز مشکوکی فوت کرده بود.

آیا خودت قبلاً ازدواج کرده بودی؟

بله، در سال ۹۵ از همسر قبلی‌ام جدا شدم.

فرزندی داری؟

بله، از شوهر اولم یک پسر ۱۳ ساله دارم.

شغل همسرت چه بود؟

بیکار بود.

پس چگونه هزینه‌های زندگی‌تان را تأمین می‌کردید؟

من در کار پاکسازی پوست بودم و خودم هزینه‌های زندگی‌مان را می‌دادم.

آیا همسرت را دوست داشتی؟

اوایل زندگی خیلی خوب بود، اما بعد از مدتی تغییر کرد و من متوجه شدم که دچار اعتیاد شده است.

چرا از او جدا نشدی؟

به خاطر حرف مردم، طلاق نگرفتم وگرنه او بارها مرا زده بود حتی یک بار هم دندانم را شکسته بود اما باز وقتی از خانه قهر می کردم آنقدر به برگشتم پافشاری میکرد که در نهایت راضی به برگشتن میشدم.

حالا که به جرم کشتن شوهرت متهم شدی چه احساسی داری؟

من اصلا قصد کشتنش را نداشتم، من قاتل نیستم، فقط از روی عصبانت بدون اینکه متوجه شوم به او ضربه زدم همین!/رکنا

آنچه دیگران میخوانند

دیدگاه تان را بنویسید

تبلیغات متنی

;